چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست...

ساخت وبلاگ
در ایران بهانه برای مخالفت با نظام جمهوری اسلامی کم نیست؛ از فسادهای سرسام‌آور اقتصادی تا فساد سیاسی چون قبیله‌گرایی‌ چپ و راست، حلقه بسته مدیریت تا وزیران چندصد میلیاردی و لواسان‌نشین تا بوروکراسی اداری آزار دهنده و تحقیر کننده تا رئیس‌جمهوری که برای چند رای ناقابل، حکومتش را به ۳۸سال زندان و اعدام متهم می‌کند و در برخی امور هم مهمترین اپوزیسیون نظام‌اش می‌شود! با این همه، برای بسیاری این سوال مطرح است که چطور چنین نظامی همچنان برجا و برپاست؟ حقیقت آن است که من پاسخ این سوال را از پشت صحنه نظام و انقلاب گرفته‌ام. چون معتقدم انقلاب ویترینی دارد و پشت صحنه‌ای‌، ویترین همان است که ملاک قضاوت عامه مردم است، اما دوام و بقاء نظام به مدد مردان پشت‌صحنه‌اش است. افرادی چون مرحوم عبدالله والی و هزاران مرد ناآرام و بی‌قرار حاضر چون او که مسولیت رسمی ندارند، دیده ‌نمی‌شوند و وظیفه‌ای جز روشنایی و گرما بخشی نمی‌شناسند. جمهوری اسلامی یعنی این مردان و اگر این مملکت لطف، برکت و رحمت معنوی و الهی دارد از صدقه‌ سر این آدم‌هاست، والا مدیر لواسان‌نشین کمترین اثرش کشاندن آدمی به وادی بی‌تفاوتی است. به قول مرتضی آوینی اگر انقلاب هیچ دست‌آورد دیگری جز تربیت چنین انسان‌هایی نداشت، به همه اهداف‌اش رسیده بود. به همین دلیل می‌توان مردانی چون مرحوم حاج‌والی و از نسل امروز چون محسن حججی و... را در شمار براهي چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست......
ما را در سایت چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : molaghat1 بازدید : 160 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1396 ساعت: 20:53

وقتی نوح در میانه بیابان کشتی می‌ساخت، مردم او را بخاطر این کار شگفت ریشخند می‌کردند، اما آنها از سِرِّ ساختار عالم معنا بی‌خبر بودند. در عالم "ظاهر" کشتی را در کناره دریا باید ساخت و این کشتی است که باید دریا را بیابد. اما در سپهر معنا، وقتی کشتی ساخته می‌شود، دریا به سراغ کشتی می‌آید. اهل معنا به ما می‌آموزند که خداوند مانند سقّای کوزه به دوش، هر کجا تشنه ای ببیند به سراغش می‌رود؛ بنابراین اگر طالب آبی، کافی است که تشنه شوی: آب کم جو تشنگی آور بدست // تا بجوشد آب از بالا و پست در طریق معنا شیوه آب یافتن، چاه کندن نیست، "تشنه شدن" است. شیوه معشوق یافتن، این سو و آن سو رفتن و گشتن نیست، "عاشق شدن" است. و... شیوه یافتن "ولیّ خدا"، سیر آفاق و آزمون های ولی شناسی نیست، بلکه شعله‌ور کردن آتش طلب، و سوز صادقانه درون است، سوزی که در گرمای آن خامی وجود عاشق به بلوغ و پختگی بدّل می‌شود. گویی در عالم معنا قاعده این است:وقتی رسیدی در می‌رسد. وقتی که در گرمای شوقِ طلب، پخته شدی، مطلوب را پیش روی خود حاضر خواهی یافت، وقتی "ظاهر" شدی او "ظهور" می‌کند. به همین دلیل است که کسی چون مولانا شیفتگان حقیقت را هشدار می‌دهد که در عالم معنا، مطلوب واقعی را در دور دست نجویند، گنج در خانه است: آنچه حق است اَقرب از حبل الورید // تو فکنده تیر فکرت را بعید // ای کمان و تیرها برساخته // صید نزدیک و تو دور اندا چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست......
ما را در سایت چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : molaghat1 بازدید : 142 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 8:29

شکر گزاری پلی است به سوی رهائی از غصه ها؛ چون زمانی كه انسان شکرگزار باشد، غیر ممکن است که احساس غم و غصه بکند، یا دارای هر نوع احساس منفی دیگری باشد.  اگر در وضعیتی دشوار هستید ، دنبال چیزی بگرديد که بابت آن خدا را شکر کنید. وقتی چیزی را پیدا کردید که قطعاً پیدا خواهید کرد، دنبال بعدی بگرديد! چون تک تک چیزهایی که پیدا می کنید و خدا را به خاطرش شکر می کنید، وضعیت را تغییر می دهد. شما هرگز دزد را به خانه تان راه نمی دهید، پس چرا کسانی که شادی شما را می دزدند را در ذهنتان جای می دهيد؟ شما یک فیلم تلخ را دوبار نگاه نمی کنید، پس چرا صحنه های تلخ برخوردهای دوستان و آشنایان را بارها و بارها در ذهنتان مرور می کنید؟شکرگزاری ذهن را از همه نازیبایی ها خالی می کند.. از حافظ بیاموزیم: گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان گر شما را نه بس این سود و زیان ما را بس یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم دولت صحبت آن مونس جان ما را بس حافظ از مشرب قسمت گله ناانصافیست طبع چون آب و غزل‌های روان ما را بس چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست......
ما را در سایت چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : molaghat1 بازدید : 126 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 16:36

من..!!

    

در من، موجودی‌ست که گوشه‌ای در خودش مچاله شده و مدام سیگار می‌کشد..

+ نوشته شده در چهارشنبه سی و یکم شهریور ۱۳۹۵ساعت توسط |


چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست......
ما را در سایت چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : molaghat1 بازدید : 197 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 16:36

پیش‌تر به سختی فکر می‌کردم و به راحتی می‌نوشتم، حالا به راحتی فکر می‌کنم و به سختی می‌نویسم. هنگام تفکر، سوژه‌ها به خوبی به اندیشه درمی‌آیند، اما به محض نوشتن جنون نوشتار مرا پس می‌راند. سوژه‌ها رو برمی‌گردانند، انگار که عزیمت به واژه را برنمی‌تابند. شاهد ذهنی بی تأمل نوشتن قادر به اثبات خود نیست. ادراکی که هم هست و هم نیست بی‌قرار می‌شود، مجنون می‌شود. آن وقت است که به متن بی‌اعتنایی می‌کند، مقاومت می‌کند و تسلیم نمی‌شود. نوشتار سلوک می‌خواهد: پیوند ادراک به نگاره‌ی دلخواه‌اش و بازنمایی نگاره در واژه. نوشتار ریاضت می‌خواهد: بازآفرینی بصیرت متن. نوشتن عطش پیمودن می‌خواهد، عطش رسیدن، عطش وصال به معنا. آنگاه که تفکر با متن یک‌پارچه می‌شود، ذهنیت به عینیت و مجاز به واژه‌های حقیقی پیوند می‌خورد و متنی ناب می‌آفریند. نوشتن سماع تفکر است. چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست......
ما را در سایت چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : molaghat1 بازدید : 135 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 16:36

            

باید حتما جنگی باشد که بسیج شویم؟

مگر نه این است که زمانی برای دفاع از این سرزمین مردم ایران بسیج شدند و بدون توجه به دولت و سیاست، علیه دشمن بیگانه برای دفاع از جان و مال و ناموس این سرزمین دفاع کردند..
حالا و امروز بعد از نزدیک به چند دهه خط مقدم «محیط زیست» خوزستان است..

چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست......
ما را در سایت چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : molaghat1 بازدید : 141 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 16:36

مولوی می‌گوید: در بهاران کی شود سرسبز سنگ// خاک شو تا گُل برآید رنگ رنگ // سال ها تو سنگ بودی و دل خراش// آزمون را، یک زمانی خاک باش! در ادبیات پارسی و اصطلاحات عرفی ما همواره «خاک» مظهر تواضع و فروتنی است و در مقابلش «سنگ» نماد سرسختی و تکبّر. شاید با عنایت به همین معناست که مولانا در این ابیات توصیه به اندیشیدن می‌کند که چرا در فصل بهار، سنگ ها رویش ندارند، و در مقابل این خاک است که منشأ حیات و طراوت در طبیعت است؟ و بعد خود پاسخ می‌دهد که چون سنگ ها سخت و متکبّرند. مولوی می‌گوید بسیاری از ما آدمیان هم، چون سنگ پر از نِخوَت و تکبّریم، و تکبر سد سکندر و دشمن رشد و شکوفایی است و تواضع پایه نخست و عمود خیمه «معرفت» و حقیقت. او می‌گوید از بهار بیاموزیم چند روزی محض آزمون و امتحان، چون خاک، سرشار از «تواضع»، «قابلیت» و «پذیرش» شویم تا استعداد «پروردن» و «پروراندن» پیدا کنیم. اینکه گفته‌اند، در قیامت از جمله ناله های جگر شکاف اهل دوزخ و آتش این است که: کاش ما هم خاک بودیم (یا لیتنی کُنتُ ترابا)، یعنی، کاش ما هم فروتنانه چون خاک که بذر می‌پذیرد، قابلیت [عقلانیت]، پذیرفتن «کلمه طیبه» و حرف حق را دارا بودیم.. چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست......
ما را در سایت چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : molaghat1 بازدید : 131 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 16:36

انتخاب۱۲..

مردمی که سیاستمدارانِ فاسد را انتخاب می کنند ؛ قربانی نیستند .. "شریک جرمند"

قلعه حیوانات (جورج اورول)

پ ن: تقدیر را خودمان رقم میزنیم!

+ نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت توسط


چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست......
ما را در سایت چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : molaghat1 بازدید : 157 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 16:36

وقتی نوح در میانه بیابان کشتی می‌ساخت، مردم او را بخاطر این کار شگفت ریشخند می‌کردند، اما آنها از سِرِّ ساختار عالم معنا بی‌خبر بودند. در عالم "ظاهر" کشتی را در کناره دریا باید ساخت و این کشتی است که باید دریا را بیابد. اما در سپهر معنا، وقتی کشتی ساخته می‌شود، دریا به سراغ کشتی می‌آید. اهل معنا به ما می‌آموزند که خداوند مانند سقّای کوزه به دوش، هر کجا تشنه ای ببیند به سراغش می‌رود؛ بنابراین اگر طالب آبی، کافی است که تشنه شوی: آب کم جو تشنگی آور بدست // تا بجوشد آب از بالا و پست در طریق معنا شیوه آب یافتن، چاه کندن نیست، "تشنه شدن" است. شیوه معشوق یافتن، این سو و آن سو رفتن و گشتن نیست، "عاشق شدن" است. و... شیوه یافتن "ولیّ خدا"، سیر آفاق و آزمون های ولی شناسی نیست، بلکه شعله‌ور کردن آتش طلب، و سوز صادقانه درون است، سوزی که در گرمای آن خامی وجود عاشق به بلوغ و پختگی بدّل می‌شود. گویی در عالم معنا قاعده این است: وقتی رسیدی در می‌رسد. وقتی که در گرمای شوقِ طلب، پخته شدی، مطلوب را پیش روی خود حاضر خواهی یافت، وقتی "ظاهر" شدی او "ظهور" می‌کند. به همین دلیل است که کسی چون مولانا شیفتگان حقیقت را هشدار می‌دهد که در عالم معنا، مطلوب واقعی را در دور دست نجویند، گنج در خانه است: آنچه حق است اَقرب از حبل الورید // تو فکنده تیر فکرت را بعید // ای کمان و تیرها برساخته // صید نزدیک و تو دور اند چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست......
ما را در سایت چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : molaghat1 بازدید : 149 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 16:36

امام‌علی(ع)در وصف پارسایان فرموده: دل پارسایان "محزون" است، بدنشان لاغر،خواسته‌شان اندک و نفس‌شان عفیف است.(قلوبهم محزونه و..)در#حکمت۳۳۳ نهج‌البلاغه هم آمده: مومن بشّاش، فرحناک و گشاده‌روست اما قلباًحزین است.( المومن بُشرهُ فی‌وجههِ و حزنه فی قلبه) گفته‌اند حزن دو نوع است؛ حزن سبز و  حزن سیاه. حقیقت این است که متقین علی‌رغم شادی صورت، همواره صاحب حزن سبز، دلگشا، ممدوح و مبارک‌اند که جان می‌بخشد و دل را صفا و صیقل می‌زند. نه حزن سیاه، شوم و دل‌شکاف که ترش‌رویی و تلخ‌کامی و تندخویی می‌آورد و دل را می‌ساید و جان را می‌گزد: خفته از انبوه اندوهان سوهان صولتم // خرّم اندوه سبزم بیشه‌ی اندیشه‌هاست جهان‌داران برای فرار از این اندوه سیاه، به سرگرمی‌ها و مخدرات و مسکرات پناه می‌برند: چون نقش غم زدور بینی شراب خواه // تشخیص کرده‌ایم و مداوا مقرر است غم سیاه، غمی است که محصول دنیاداری و ابتلا به تفاخر و تکاثر و رکود و خفتگی دل و تنگناهای عالمِ حس و خیال است. اما، کدام لذت و بهجت مبارک‌تر و برتر از حزن عارفانه و عاشقانه است؟ آنکه از این زندان [تفاخر، تکاثر و خفتگی‌دل و..] رهاست و وجودش باری بر گردنش نیست، دیده‌اش بیناست و هر زمان صورتی و جمالی نو می‌بیند و از مضایق هستی رسته است، کجا مبتلا به اندوه سیاه می‌شود؟ و چرا چون زمین‌گیران به شراب و رباب روی آورد، تا او را از دست او بستانند و ساعتی در چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست......
ما را در سایت چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : molaghat1 بازدید : 120 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 16:36

هفتم آبان را برخی روز کوروش نامیده‌اند. پادشاهی از سلسله هخامنشی که در کشور ما سالیانی است محل معرکه اختلاف است. در ایران عده‌ای معتقدند که کوروش با بقیه پادشاهان ظلم و جور تفاوتی ندارد و برجسته شدن و توجه بیش از حد به او، بوی طوطئه یهود را می‌دهد، اما در آن سوی ماجرا عده‌ای او را پدر خطاب کرده در حد پرستیدن بالا می‌برند و سرِسجده بر سنگ مزارش می‌گذارند و در پناه نام او بر مظاهر مسلمانی، و بر همه چیز می‌تازند و بر ملی‌گرایی افراطی تاکید می‌کنند. من اما اگر قول علامه طباطبایی در المیزان درباره مصداق ذوالقرنین که خداوند او را به عدالت و قدرت و شکوه ستوده است را بپذیرم، کورش را یک پیامبر پادشاه می‌نامم که می‌توان او را با سلیمان نبی قیاس کرد. علامه طباطبایی درباره مصداق ذوالقرنین در سوره کهف نکاتی را یاد آور شده و نهایتا نظریه ابوالکلام آزاد مبنی بر اینکه کوروش همان ذوالقرنیین است را تایید و ترجیح می‌دهد. ضمن آنکه در کتاب مقدس هم ستایش بی‌مانندی از کوروش شده و او را در حد یک پیامبر ستوده است. شیفتگان نام کوروش اگر عاقل باشند با توجه به همین استناد، می‌توانند کوروش را یک رهبر بلامنازع جهانی تلقی کنند که نظیر او را در تاریخ پیش از اسلام ایران و جهان نمی‌توان یافت و هیچ شخصیت تاریخی قابل سنجش با او نیست. اما نکته تاسف‌بار این است که علی‌رغم شهرت کوروش به موحد بودن (یکتاپرستی)، نوع دوستی، چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست......
ما را در سایت چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : molaghat1 بازدید : 138 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 16:36

در فلسفه برای معنای عدالت گفته شده: "قرار گرفتن هر چیزی درجای خود". پس ظلم هم می‌شود: "قرار دادن چیزی در جایی غیر از جای خود". با توجه به این معیار می‌توان به خود و جامعه نگاه کرد و دید در کجا چیزی در جای غیر صحیح قرار گرفته و به تعبیر دقیق‌تر کجا ظلم به وقوع پیوسته و یا در حال وقوع است. اهل فهم گفته‌‌اند با هر ظلمی، چاهی تاریک حفر می‌شود: وجود ۱۰ تا ۱۲میلیون نفر زیرخط فقر، ۱۲درصد نرخ بیکاری که در بین جوانان به ۲۴درصد می‌رسد، ۱۹میلیون بد مسکن و از بین رفتن ۸درصد از تولید ناخالص ملی در تصادفات جاده‌ای و نیم میلیون مجروح و ۴۰هزار معلول به دلیل همین تصادفات، خسارت سالیانه ۳۰‌میلیارد دلاری به دلیل شهرنشینی آشفته و آلودگی هوا و رتبه اول بیماری‌های قلبی عروقی در جهان و همچنین درگیری بیش از ۲۳درصد مردم با یکی از اختلالات روانی و از آن طرف، اشرافیت مسولین، فیش‌ها و پاداش‌های نجومی و مدیریت مناسبات اقتصادی (هر روز بیشتر از دیروز) به نفع سرمایه‌داران، اختلاس‌گران و رانت‌خوارانی چون مدیران فرتوت و آقازاده‌های پرمدعا و برخی گروه‌های اجتماعی چون فوتبالیست‌های بی‌فایده و... در حالی که اکثریت جامعه از حداقل‌ها محروم‌ و شرایط برای‌شان هر لحظه سخت‌تر از قبل می‌شود، یعنی ظلم و وجود ده‌ها چاه وَیل خطرناک در این کشور که هرلحظه در حال عمیق‌تر شدن است. به همه اینها اضافه کنید زدو بند صاحبان نفوذ، رشوه و چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست......
ما را در سایت چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : molaghat1 بازدید : 158 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 16:36